سلام آقا سيد

خداقوت!
يه ايده براي شعر (البته با جسارت در محضر شعرا و ...!)
اينکه الان ما با جبهه سبز روبرو نيستيم. جماعتي خفته بودند و منتظر فرصت. سبزها با ادعايي حرکتي را آغاز مي‌کنند. حضرت آقا هشدار مي دهند که اين حرکت را آغاز مي کنيد، اما نمي توانيد جمعش کنيد. اما حيف که ... و الان مي بينيم که شد آنچه شد. الان ما با يک جريان روبرو نيستيم. ما با جريانات و حرکات و افراد با سلايق و نظرات مختلف روبرو هستيم که ديگر نمي توان براي آن رهبر واحدي تعيين کرد. در يک کلام موج سبز جرياني را راه انداخت، اما ما الان با موج سبز روبرو نيستيم.
گفتم شايد اگه اين مطلب شعر بشه، مطلب قشنگي ميشه
با ارادت و آرزوي موفقيت ويژه